از آن جا که پرستاری از عوامل تضمین کننده سلامت جسم و روان و حیات افراد جامعه و لازمه زندگی اجتماعی بشر است و احتمال بیماری و نیاز به پرستاری در هر موقعیتی وجود دارد؛ می‌توان گفت پرستاری اختصاص به زمان و مکان و یا وضعیت خاصی ندارد و اهتمام به این امر در هر موقعیت و مکانی ضروری است و هر چه موقعیت و زمینه‌ها سخت تر باشد، پرستاری از ارزش بالاتری برخوردار است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «برترین اعمال، سخت ترین آن‌هاست.»(1)
 

پرستاری در سفر

از مواردی که در روایات به آن توصیه شده است، پرستاری در سفر است. موقعیت سفر و محدودیت‌هایی که در آن وجود دارد، ایجاب می‌کند که توجه ویژه‌ای به بیمار معطوف شود. بیماری، انسان را به احساس تنهایی و نگرانی دچار می‌سازد و این احساس برای کسی که در سفر و دور از وطن خویش، گرفتار بیماری شده است سخت تر و شدیدتر خواهد بود. این است که یکی از حقوق مسافر نسبت به همسفران بیمار سه روز پرستاری از آنان است.
 
« حق المسافر أن یقیم علیه أصحابه إذا مرض ثلاثأ»(2) حق مسافر این است که هنگامی‌‌ که بیمار شد همسفرانش سه روز از او مراقبت و پرستاری کنند.
 

پرستاری در زندان

نمونه دیگری که بیان کننده اهمیت پرستاری در وضعیت دشوار است، پرستاری حضرت یوسف (علیه السلام) از زندانیان است. پیش از این گذشت که حضرت یوسف (علیه السلام) عابر از کسانی که در اوضاع دشوار زندان مصر بیمار می‌شدند به گونه ای نیکو پرستاری می‌کرد، و این ویژگی از خصوصیاتی بود که حضرت یوسف (علیه السلام) را نزد زندانیان محبوب ساخته، موجب شد که او را فردی محسن و نیکوکار بشناسند.
 

جنگ و پرستاری

جهاد در راه خدا از بهترین و ارزشمندترین اعمال انسان است، که به جامعه عزت، عظمت، و استقلال می‌بخشد و حیات جامعه اسلامی ‌را تضمین می‌کند. از محبوبترین گام‌ها در نزد خداوند عزوجل، گام مؤمنی است که با آن، صفی را که برای خدا در جهاد با دشمنان بسته شده است محکم و استوار سازد(3). ارزش عبادی جهاد، چنان بلند است که پیامبر خدا فرمودند: «پایداری یک روز مسلمان در بعضی از مراحل جهاد، بهتر است از چهل سال عبادت.»(4) رنجها، سختی‌ها، صدمات و ناملایماتی که آدمی‌به هر شکل در مسیر جهاد برای خدا تحمل می‌کند و هر گونه باری که در این راه به دوش می‌کشد، دارای آثار پربها و ارزشمندی است که خداوند بر اساس تلاش و خلوص نیت به مجاهدان و مؤمنان عطا می‌کند. قرآن به پاداش مجاهدان در برابر مشقتهایی که در مسیر جهاد می‌برند، اشاره کرده، می‌گوید: «... این بخاطر آن است که هیچگونه تشنگی به آن‌ها نمی‌رسد
 
و هیچ رنج و خستگی پیدا نمیکنند و هیچ گرسنگی در راه خدا دامن آن‌ها را نمی‌گیرد و در هیچ نقطه خطرناک و میدان پرمخاطره ای که موجب خشم و ناراحتی کفار است قرار نمی‌گیرند و هیچ ضرب‌های از دشمن بر آنان وارد نمی‌شود، مگر اینکه در ارتباط با آن، عمل صالحی برای آن‌ها ثبت می‌شود. زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را هیچگاه ضایع نمیکند، و همچنین هیچ مال کم یا زیادی را در مسیر جهاد انفاق نمی‌کنند و هیچ سرزمینی را برای رسیدن به میدان جهاد و یا به هنگام بازگشت زیرپا نمی‌گذارند، مگر اینکه تمام این گام‌ها، و آن انفاق‌ها، برای آن‌ها ثبت می‌شود، تا سرانجام خداوند این اعمال را به عنوان بهترین اعمالشان پاداش دهد.»(5)
 

ارزش مضاعف

امداد به رزمندگان و پرستاری از مجروحان و جانبازان راه خدا، یکی از ارکان مهم نظام جهادی است که بدون آن گذر از فرازها و گردنه‌های جهاد با دشمنان میسر نخواهد بود.
 
این سخن خداوند است که مجاهد راهش را محبوب خود می‌داند و این مجاهدت آن گاه موفقیت آمیز است و به محبوبیت الهی می‌انجامد که در صف واحد و انسجامی ‌فولادین باشد. در زمان جنگ، پرستاران نیز از اجزای تشکل و انسجام این مجاهدان هستند و از آن جا که نقش مهمی ‌در جنگ و جهاد در راه خدا ایفا می‌کنند، بدون شک در ردیف مجاهدان راه خدا هستند؛ که هر کس به هر شکلی در کمک به رزمندگان و مجاهدان نقش داشته باشد، در جهاد مشارکت داشته و دارای این ارزش بزرگ است. در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قل آمده است: 
 
جهاد در راه خدا چنان با اهمیت و گرانقدر است که هر گونه فعالیتی اگرچه به اندازه تجهیز یک مجاهد به نخ و سوزنی باشد، ارزش و اهمیت پیدا می‌کند و آثار ارزنده ای را به بار می‌آورد. از این جا می‌توان به ارزش پرستاری در جنگ و مراقبت و مداوای مجروحان و جانبازان راه خدا پی برد. باری، پرستاری در جنگ به لحاظ این که از دو عنوان ارزشمند شکل یافته است از ارزشی مضاعف برخوردار است؛ ارزش پرستاری و ارزش جهاد در راه خدا.
 

اشتیاق ایثار

اشتیاق حضور این پرستاران در جبهه‌های جنگ چنان بوده است که گاهی با بدن مجروح برای رفتن به جبهه تلاش می‌کردند. «نسیبه که یکی از پرستاران فداکار و نمونه زمان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بود با این که زخم‌های زیادی از جنگ احد در بدن داشت، هنگامی ‌که پیامبر فرمان حرکت به سوی «حمراء الأسد» را داد، با بستن زخم‌های خود تلاش فراوانی کرد تا در حمراء الأسد شرکت جوید؛ ولی خونریزی فراوان توان رفتن از او ربوده بود.»(6)
 
 نسیبه در گرماگرم جنگ احد نیز به مداوای مجروحان می‌پرداخت و در مواقع لزوم از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خود دفاع می‌کرد. او در همان جنگ بشدت مجروح شد. واقدی نمونه ای از پرستاری نسیبه را در گرما گرم جنگ این گونه تشریح می‌کند: عبدالله بن زید (پسر نسیبه) می‌گوید: در جنگ احد بازوی چپم زخمی‌شد، مردی به تناوری درخت خرما، ضربتی به من زد و بدون توجه رفت. خون بند نمی‌آمد، پیامبر فرمود: زخمت را ببند. مادرم پیش من آمد، با خود پارچه‌هایی داشت که برای زخم بندی آماده کرده بود، او زخم مرا می‌بست و پیامبر ایستاده بود و نگاه میکرد. آنگاه مادرم گفت: پسرم! بپاخیز و جنگ کن. پیامبر فرمود: چه کسی مثل تو، ای أم عماره، طاقت دارد. در این موقع، مردی که به من ضربت زده بود بازآمد. پیامبر به نسیبه فرمود: کسی که پسرت را زخمی‌کرد همین مرد است. نسیبه می‌گوید: من ضربتی به ساق پای او زدم و او به زانو درآمد، پس دیدم پیامبر چنان تبسم فرمود که دندآن‌هایش آشکار شد و فرمود: ای أم عماره! انتقام خودت را گرفتی. سپس چند نفری به آن مرد هجوم بردیم و او را کشتیم. پیامبر فرمود: سپاس خدای را که تو را پیروزی داد و چشمت را به مرگ دشمنت روشن کرد و مقرر فرمود تا گرفته شدن انتقامت را به چشم خودت ببینی.» (7)
 
پی‌نوشت‌ها:
١- بحارالأنوار، ج ۷۰، ص ۱۹۱
2- خصال ، ص ۰۹۹
2- رجوع کنید به : بحارالأنوار، ج ۱۰۰، ص ۱۱.
3- میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۲۵
4- همان .
6- مغازی، ج ۱، ص ۲۷۰.
7- ترجمه مغازی، ص ۱۹۵ - ۱۹۶
 
منبع: نگرش اسلامی‌به: فرهنگ پرستاری، اکبر اسدی، صص 95-86، مرکز تحقیقات اسلامی‌جانبازان، قم، چاپ دوم، 1375